1. کلمات ربط: که، به، نه و غیره
من این مدل غلط نویسی رو بیشتر در نسل جوان تر میبینم. حس میکنم خیلی هم ریشهای شده، بیاین با هم بررسیش کنیم:
ک چی؟
ن نمیام.
ب تو چ!
یا
کع چی؟
نع نمیام.
بع تو چع؟
در زبان فارسی کلماتی که کسرهی پایانیشون از خودشونه، ه میگیرن. مثل خیلی از اسامی دخترونه:"یگانه، حنانه، ستاره، بهاره". برای که، به، چه هم همینطوره. نمیتونیم ه رو حذف کنیم. ضمن اینکه ع گذاشتن هم علاوه بر اینکه غلطه، از نظر زیبایی شناختی خیلی بد میشه. موافقین؟
2. "گذار" و "گزار"
گذار و گزار روی هم سه معنا دارند که ما از دوتای آن خیلی استفاده میکنیم:
۱.قرار دادن:
_این لیوان را روی میز بگذار(عامیانه: بذار)
_آن متن را در گروه گذاشت.
_لباس هایتان را در داخل کشو بگذارید.(عامیانه: بذارید، بذارین)
۲.اجازه دادن:
_مامان، میگذاری بروم مهمانی؟(میذاری؟)
_پدرم نگذاشت به اردو بروم.(نذاشت)
۳. به جا آوردن، این یکی با گزار:
_از لطفتان سپاسگزارم.
_خانم مدیر از تو خیلی گله گزاری میکرد.
_نمازگزاران در نمازخانه جمع شده بودند.
3.هکسره
مثلا می خوایم بپرسیم که "زبانِ فارسی" درست هست یا "زبانه فارسی" ؟
اول باید ببینیم ما کجاها آخر کلمه از "ه" استفاده می کنیم؟
1. به جای "است" یا "هست" : در زبان عامیانه از ه در آخر جمله به جای است استفاده می کنیم. مثلا:
_ اون ماشین چقدر قشنگ است.
_ اون ماشین چقدر قشنگه.
2. هنگام نام بردن از چیز، یا کسی که قبلا معرفی شده(معرفه):
_ با یک پسرِ جدید آشنا شدم. اسم پسره، نویده.
دقت کنید که در جمله ی بالا دوبار از "ه" استفاده شده: بار اول ما پسر رو معرفی میکنیم، بعد از اون، به خاطر این که برسونیم منظورمون همون پسر هست، میگیم: اون پسره/دختره/خانومه/ماشینه.
بار دوم هم که میگیم اسمش نویده، "ه" به جای است به کار برده شده: اسمش نوید است.
(البته که من با هیچ پسرِ جدیدِ نوید نامی آشنا نشدم D:)
3.وقتی ه مال خود واژه باشد(یعنی به واسهی اضافه شدن کلمه ای دیگر"مادرِ مهربان مثلا" تلفظ نشود): مثل ستاره، بهاره، کمانه، بهانه، ترانه، که، به، چه، شسته رفته
خب. برگردیم سر اصل مطلب. از کجا بفهمیم که من توی جمله ی اول اون بالا، نباید می نوشتم: با یک پسره جدید آشنا شدم؟
خب دوتا راه برای فهمیدنش هست.
1.ویرگول گذاری: دارم زبانه(ویرگول) فارسی را نجات می دهم.
باید ببینید که وقتی بعد "ه" ویرگول می گذارید تا آنجا به تنهایی معنی میدهد؟ اگر معنی داد پس درست است و اگر بی معنی بود، لطفا آن ه ی بیچاره را پاک کنید.
2: است گذاری: ه را بردارید و است بگذارید. اگر معنی داد، درست است: اسم او نویده.
اسم او نوید است.
او دختر بامحبتِ نوع دوستِ احساساتیِ کوچکی بود.
ننویسم: او دختره بامحبته نوع دوسته احساساتیه کوچکی بود.
4. راجع به
لطفا با: راجب به، راجبه، راجه به و راجع بع دیگران را وحشت زده نکنید. املای درست این کلمه فقط و فقط راجع به هست. اگر به شک میفتید یا املاش براتون سخته، میتونین از "در مورد"، "دربارهی" "در ارتباط با" استفاده کنین.
5. (ئ) و (ع)
باشد. قبول. اگر در کیبوردتان (ئ) ندارید یا شیفت و آلت گرفتن برایتان سخت است، یا حوصله ندارید انگشتتان را کمی بیشتر روی حروف نگه دارید، به جای (ئ) لطفا از (ی) استفاده کنید حداقل. به جای : فائزه، ننویسید فاعزه. حداقل بنویسید فایزه.
یا به جای مطمئناً. ننویسید مطمعناً. تازه در موارد وحشتناکی " مطمعنن" هم دیده شده!
6.خواهر، خواستن، خواهش، خوابیدن
این از اولین و مهم ترین و شاخص ترین مورد های املایی زبان فارسیه. تو ابتداییمون خیلی روش تاکید میشه. جالبه که هنوزم که هنوزه خیلی ها اشتباه مینویسندش. فرض کنید من گروه مدرسه مان را باز میکنم و با چنین جمله ای مواجه میشوم:
بچه ها میخاین برم از خاهر خانوم فلانی خاهش کنم بهش بگه امتحانو کنسل کنه؟ حالا فعلا من برم بخابم تا فردا.
و غش می کنم.
7. "هگی"
وقتی آخر کلمه ای "ه" هست، و ما میخواهیم به آن پسوند گی اضافه کنیم، باید "ه" را حذف کنیم!
خانه+گی= خانگی
خسته+گی= خستگی
تحصیل کرده+گی= تحصیل کردگی
بیشتر از همه وقتی عصبانی و منفجر میشوم که میبینم یک شخص بزرگسال اینطوری نوشته باشد. مثلا خاله ای عمویی، به هر حال بزرگتر ها. همه شان تحصیل کرده هستند و اینطور نوشتنشان دو دلیل دارد: خواسته و ناخواسته. ناخواسته اش اینطوریست که آدم آنقدر این غلط ها را میبیند که بدون آنکه بفهمد و بداند به کارشان می برد. حتی گاهی برای من هم اتفاق افتاده که موقع نوشتن یهو عصبانی شده باشم چون سر املای یک کلمه که کلی در فضای مجازی تحریف شده بود، به شک افتاده بودم. :D
پ.ن: توی فضای وبلاگ، خیلی کم غلط املایی می بینم. خطابم به همه ی ما بود. همه ی ما در همه ی فضای مجازی و حقیقی.
پ.ن2: اگر غلط املایی به خصوصی در نظرتان هست که از لیست بالا جا مانده، خوشحال میشوم بگویید تا اضافه اش کنم.
پ.ن3 در مورد تذکر دادن به فردی که غلط نوشته؛ متاسفانه تجربه هایی دارم که نشان می دهد بهتر است اینکار را نکنید. تذکر ندهید. چون طرف بدجور از شما عصبانی می شود، دلخور می شود، می گوید خودش می دانسته و عجله ای داشته می نوشته، از احمقی شما به خاطر اینکه موضوع اصلی حرفش را درک نکردید و دنبال عیب های بنی اسرائیلی گشتید دلخور می شود، حتی در مواردی کار به قهر هم کشیده شده!
می توانید، در جمله ی بعدیتان از همان کلمه، البته به صورت صحیحش استفاده کنید تا طرف غیرمستقیم بفهمد. باشد که رستگار شویم.