شنبه ۲۷ شهریور ۰۰
از این سخنرانی زرد انگیزشی ها گوش کردین تا حالا؟ از اینهایی که میگن تلاش کن و به خودت باور داشته باش و از فرصت ها استفاده کن تا صعود کنی به قلهی موفقیت ها و اونجا بر فراز قله از زندگی لذت ببری؟
خب برای من قیافهی موفقیت اینجوری نیست. موفقیت یک چیز پایدار نیست. چون ما تا به یک موفقیت میرسیم؛ یک هدف دیگه انتخاب میکنیم تا به اون برسیم. برای همین رسیدن به قله و نشستن روش تا ابد نمیتونه تصویر درستی باشه. حتی فاتحان اورست هم بعد از صعود و ثبت رکوردهاشون باید همهی اون مسیر رو دوباره برگردن. دوباره سرما بکشن، با فضله ها و زبالههای انسانی رو به رو بشن، با ذخیره غذای کمتری نسبت به شروع صعودشون سر کنن و الخ.
شاید حتی موفقیت نه، شاید زندگی، زندگی برای من به صورت یک جادهست. و نه یک جادهی معمولی. یک جاده مثل جادهی ابریشم باستان. طولانی، پرسختی، پرشگفتی.
چون زندگی فقط هدفایی که من میخوام رو بهم نمیده. اون وسط یه سری تجربه ها که خودش فکر میکنه برام لازمه هم میده. مثل بیماری، مرگ عزیزان و آدم های ۱۸۰ درجه متفاوت!
من فکر میکنم من کل زندگیمو دارم توی این جاده میدوم. فارست گامپ طور. تو جاده هم طبیعت بکره هم بلایای طبیعی. هم دریاست هم سونامی. هم صحراست هم طوفان شن. پشت هر پیچ جاده چیزیه که من میخوام ببینمش و دارم بخاطرش طوفان و سونامیارو تحمل میکنم. هر پیچ غافلگیری های خاص خودشو داره. گاهی بیشتر از اونچه فکر میکنی زیباست گاهی بیش از حد معمولی. ولی در هر صورت دوسش داری، چون بخاطرش کلی دویدی.
بعد از یکم موندن، استراحت کردن و لذت بردن، به مسیر ادامه میدم. دوست دارم همهی زندگیمو بدوم تا زندگی بهم چیزای بیشتری نشون بده.
دویدن خسته کنندهست ولی لذت بخشه. مناظر پشت پیچ ها قشنگن ولی در طولانی مدت ملال آورن.
من هرچقدر بدوم باز هم پیچ هست. هیچوقت نمیتونم به ته جاده برسم اونطوری که فکر میکنن میشه به قله رسید. یه روزی وسط جاده میفتم و مسیرم نیمه تموم میمونه. ولی خب تا اون روز میدوم. من امروزو میبینم. تا وقتی که امروزو بتونم بدوم، میدوم.