جمعه ۱۰ آبان ۹۸
1.پرنیان چهارده سال و نه ماهه ی عزیز، ایمیلت به دستم رسید امروز :)
با وجود نگرانی هایی که داشتی ازینکه سوال هایت مسخره باشند، نامه ات را خیلی دوست داشتم :)
آخرش اشک هایم را ول کردم بیایند چون دیدم آدم که اشک شوق را هم نباید سانسور کند.
لینک نامه نویسی به آینده تان: https://www.futureme.org/
2. داشتن شخصیت خوب، یک موهبت بزرگ است.
داشتن دوست خوب، یک موهبت فوق العادهست.
خود خوبتان، در لحظاتی که تحت تاثیر غم و اندوه، حسادت، عصبانیت و دیگر احساسات خودتان را گم میکنید، کار چندانی از دستش بر نمیاید.
اما دوست خوب، چرا. میتواند شانهتان را بگیرد، تکانتان بدهد و به یادتان بیاورد که بودید و قرار است که باشید :)
همدردتان نمی شود، در احساسات با شما همراهی نمیکند، موعظه نمیکند، دیدی گفتم نمیگوید، کاش کاش نمیکند، فقط خودتان را به یادتان میاورد. خود حقیقی تان را.
3. آدم فرصت هایی را ممکن است در زندگی از دست بدهد؛
به خاطر سرماخوردگی.
"من مقصر سرماخوردگییی که گرفتم نیستم؛ اما مسئول آنم" (اثرات کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها D;)
یعنی شاید خودم باعث سرماخوردگی ام نشده باشم، اما مسئول عواقبشم، مسئول درس هایی که باید با سرفه بخوانم، مسئول این که بخندم و بگذرانم یا حرص بخورم و بگذرانم.
4. هفته ی پر تعطیلی پیش را گذراندیم برای هفته ی پرکار این هفته =/
البته که این هفته هم چهارشنبه تعطیل است :)
هر روز را دارم به حالت مفید و درستی میگذرانم پس چرا احساس میکنم یک ماه و ده روز خیلی تند گذشت؟!
عنوان: مجاز از چای گرمی که سردی های خودش را هم دارد این روزها :)
خلاقانه است مثلا ؛)